ویلا مــــــــــیانِ
.
جزئیات پروژه
به فاصله چند دقیقه تا چند ساعت دور شدن از فضای شهری و ساختن مکانی گاها نزدیک به رنگ و بوی روستایی، مهاجرتی کوتاه در جست و جوی آرامش در کنار دشت، بوی باران و هوای تازه در مکان هایی جدا از دیوارهای خاکستری شهری، پاسخ شهرنشینان برای دوری موقت از شلوغی، ترافیک و آلودگی روزمره شهر است.
"میانِ" یک سکونت گاه موقتی در 15 کیلومتری شهر شیراز می باشد. با زمستان هایی سرد و خشک و تابستان هایی گرم و سوزان.
برنامه معماری علاه بر پیروی از شرایط و خواسته های کارفرما سعی دارد تا ادغام هماهنگ با محیط اطراف نه تنها در مقیاس و طراحی سازه، بلکه در انتخاب مصالح و پرداخت ها داشته باشد. با فرض زاده شدن ساختمان از بستر این امکان فراهم شد تا پتانسیل های آن به حداکثر برسد. شناخت شرایط طبیعی منطقه سبب شد تا پروژه صرفا تحت یک معیار یا گرایش طراحی خاص توسعه پیدا نکند(نیابد) و شرایط آب و هوایی، بادهای غالب، نور خورشید و میزان بارش سالیانه نیز به منظور دستیابی به آسایش در داخل در نظر گرفته شود و معماری در گفت و گو با منظر و بستری قرار بگیرد که در آن جای دارد.
احساس بیرون بودن و در عین حال در پناه بودن توسط یک ساختار شکل دهنده به عنوان راه کار اولیه جهت توسعه طرح در نظر گرفته و در ادامه جهت تکمیل آن به بازی با ایده های سخت و نرم پرداخته شد.
دیوارهای سنگی و بتنی کشیده شده بر بستر، مرزبندی اصلی میان طبیعت و ساختمان را شکل می دهند و نتیجه آن یک ساختار محکم است که پناهگاه امنی را ایجادی می کند. فضاهای خالی، شیشه، نور و سبزینگی به نرمی و شفافی در کنار دیوارهای سخت و سلب جای گرفتند تا پناهگاه را با طبیعت اطراف یکی کند.در نتیجه فضاها ارتباط نزدیکی با فضای سبز اطراف دارند و یک انتقال با حداقل درز بین داخل و خارج ایجاد می شود و خانه همیشه از درون به بیرون زندگی می کند و به دنبال لذت بردن از فضای طبیعی است.
"میانِ" خانه ایست متشکل از دو حجم مجزا که با حرکتی سبک در ترکیب با طبیت به یک دیگر وصل شده اند. با توجه به شرایط آب و هوایی و اقلیمی منطقه، در جبهه غربی، جهت کنترل تابش شدید آفتاب در تابستان و بارش زیاد در زمستان، دیوارها با حداقل بازشو در نظر گرفته شد. اما در جبهه شرقی و شمالی دیوارها برداشته شدند تا نور خورشید در فضاها جریان پیدا کند.
فضایی خالی در میانه ی دو حجم از زیرزمین تا طبقه آخر امتداد یافت تا کاربر در گذر مکث کند، نور در کل روز در فضاها جریان پیدا کند وسبزینگی به داخل فضا کشیده شود.
حجم انتهایی به شکل یک گودال باغچه در نظر گرفته شد تا در فصول مختلف دمای داخلی آن مطبوع باشد و فضایی دوستانه و پایدار به ارمغان آید.
تمرکز بر اتفاقات داخلی و ارتباط آن با فضای بیرون، طرح را به سمت اتصال فضاهای قابل سکونت به طبیعت با حداقل مرزبندی کشاند. در ابتدا طرح و متن در کنار هم درک شدند تا به آفرینش بنایی متوازن و در تعامل با خواستگاه بی انجامد و ارتباط بصری سازگاز و همگونی شکل گیرد.
فرم ساده شد و آرام در دل بستر جای گرفت. مصالحی انتخاب گردید که گویی مدت هاست با عناصر اطراف هم زیستی کرده اند و پراکندگی عناصر طبیعی در داخل و بیرون بنا، جریان سبز و با طراوت را در جای جای پروژه حفظ نموده تا در نهایت تعادل و تعامل درستی بین طبیعت و معماری شکل گیرد.